هنگامی که میگوییم تحلیل؛ بلافاصله ذهن ها سمت پیش بینی میرود.نزد مردم تحلیل بازارهای مالی با پیش بینی برابر است و عمدتا از روش های تکنیکال برای پیش بینی قیمتها استفاده میکنند.شما از همان روشهایی که خودشان به شما آموزش داده اند،با استفاده از پلت فرم هایی که خودشان دراختیارتان گذاشته اند،با سرمایه ای که خودشان تحت عنوان اهرم به شما داده اند و با کسی که نمیدانید کیست و کجاست معامله و ترید میکنید.عجیب نیست اگر روند بازار برعکس پیش بینی های شما از آب درمی آید!

اما مهم ترین چیز برای یک تریدر حرفه ای در درجه نخست زیان نکردن است. درواقع مدیریت ریسک و کال مارجین نشدن مهم ترین بخش هر تحلیل است.

هنگامی که میخواهید از روند بازار نوسان بگیرید باید برای هر اتفاقی که خلاف موقعیت معاملاتی خودتان است آماده باشید.

یکی از مهم ترین روشها برای تحلیل بنیادی جفت ارزها؛ برآورد نرخ واقعی ارز و نرخ برابری آن است.

درواقع هنگامی که نرخ واقعی ارز را داشته باشیم میتوانیم با دید درازمدت تر به روند بازار نگاه کنیم و از اختلاف قیمت جفت ارز ها با نرخ واقعی آنها سود کنیم.

نرخ برابری و قدرت خرید ارز به میزان تورم آن کشور بستگی دارد یعنی هرچقدر یک کشور تورم بالاتری داشته باشد به همان میزان پول آن در برابر جفت ارز مقابل ضعیف میشود و قدرتش را ز دست میدهد.برای نمونه ریال ایران به میزان اختلاف تورم ایران با آمریکا ضعیف میشود.روند کاهش نرخ برابری EURUSD در 16 سال گذشته و اختلاف نرخ واقعی و نرخ لحظه ای نشان میدهد نرخ این جفت ارز باید به 1.57 یعنی نرخی که سال 2008 معامله میشده بازگردد.

هرچقدر نرخ یک جفت ارز از نرخ واقعی آن کمتر باشد آدم های باهوش بیشتری هستند که یک جفت ارز را بخرند تا به نرخ واقعی خود برسد و در این شرایط سود خوبی ببرند.همچنین اگر نرخ یک جفت ارز از نرخ واقعی آن بالاتر باشد تریدرهای حرفه ای آن را با موقعیت short معامله میکنند.

نکته اینجاست که به دلیل وجود تریدرهای ناشی و کم تجربه نوسان بازار فارکس بسیار بالاتر از تورم معمول اروپا و آمریکا است،به دیگر سخن شما میتوانید از تورم جلو زده و تولید ثروت کنید،حتی بدون اهرم و بدون ریسک کال مارجین شدن!

طبق تجربه در ۱۸ سال گذشته نوسان جفت ارزها در فارکس چیزی نزدیک به ۲۵ تا ۳۰ درصد بوده است و این عدد در مقایسه با تورم ۲ تا ۸ درصدی اروپا و آمریکا بسیار بزرگ و وسوسه کننده است.