سرمایه گذار با داشتن رویکرد پایین به بالا مستقیماً بر داده های بنیادی شرکت متمرکز میشود. تحلیل اطلاعاتی همچون محصولات شرکت، وضعیت رقابتی و وضعیت مالی آن منجر به برآوردی از سود بالقوه شرکت و نهایتاً ارزش ذاتی آن می شود.معمولاً برای انجام تحلیل های لازم نیاز به صرف زمان و تلاش فراوانی است.تاکید این رویکرد یافتن شرکتهایی است که از چشم اندازهای رشد بلندمدت مناسبی برخوردار بوده و منجر به برآوردهای درستی از سودآوری می شوند.برای دستیابی به این هدف ،سهام شرکتها معمولاً به دو گروه سهام رشدی و سهام ارزشی تقسیم می شوند.
سهام رشدی انتظارات سرمایه گذار را نسبت به P/E بالا به فراتر از متوسط رشد آتی سود سوق داده و باعث می شود ارزش گذاری سهام بیش از حد میانگین آن تعیین شود.سرمایه گذاران انتظار دارند عملکرد این سهام در آینده بهتر باشد و به همین روی حاضرند مبلغ بیشتری را در ازای این گونه سهام پرداخت نمایند.برای نمونه شرکت هایی همچون میکروسافت،سیسکو سیستم و اینتل از این دست می باشند.
از سوی دیگر سهام ارزشی با عنوان دارایی های ارزان و با ترازنامه نیرومند شناخته شده میشوند.در بسیاری از موارد سرمایه گذاری با رویکرد پایین به بالا تلاش چندانی برای تفکیک میان سهام ارزشی و سهام رشدی انجام نمی دهد.بسیاری از شرکت ها دارای ویژگی هایی با چشم انداز سودآوری بالا و پایه های مالی نیرومند یا ارزش دارایی بالا بوده و از ویژگی های هر دو گروه سهام ارزشی و رشدی برخوردار هستند.
در این سامانه برای ارزشگذاری سهام رشدی از مدلهای CAPM و مدل گوردون و نیز برای ارزشگذاری شرکتهای ارزشی از شاخص P/B و NAV بهره گرفته شده است.لذا دوستداران میتوانند با مراجعه به بخش سیگنال بنیادی شرکتهای منتخب را تحلیل و جهت سرمایگذاری انتخاب نمایند.
دیدگاه خود را بنویسید